درس سوم اصطلاحات آزمون تافل

to hold out

verb
پایداری کردن، استقامت کردن، دوام آوردن

Meaning: to resist or endure in a challenging situation.

Example: Her doctor advised her to give up mead, and she held out for six months before giving into temptation.

دکتر به او توصیه کرد که دیگر گوشت نخورد و او شش ماه توانست مقاومت کند و در نهایت تسلیم وسوسه شد.


To leave no stone unturned
Verb
به همه جا سر زدن، از هیچ تلاشی فروگذار نکردن

Meaning: to loo; everywhere; to attempt everything.

Example: We left no stone unturned in our search for the city’s best hot dog.

ما باید پیدا کردن بهترین هات داگ شهر به همه جا سر زدیم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کاربرد there is و there are در انگلیسی

آموزش جملات شرطی نوع دوم در انگلیسی