To push the envelope

Verb
نوآوری کردن، فراتر از مرز امکان رفتن

Meaning: to do something new and different that goes beyond what was previously thought to be possible; to innovate.

Example: Each time Walters asked his employees to push the envelope, he said, “If you can dream it, you can do it.”

هروقت والترز از کارمندانش می خواست که در کار خود نوآوری داشته باشند به آنها می گفت “اگر رویای کاری را در سر می پرورانید، پس حتما توانایی انجام آن را نیز دارید.”


To abide by something
Verb
پایبند بودن

Meaning: to accept and follow a law, ruling, etc; to comply with sth.

Example: Both companies claim the right to sell the product, but they will abide by the judge’s decision.

هر دو شرکت مدعی دارا بودن حق فروش محصول هستند اما هر دو به حکم قاضی پایبند هستند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کاربرد there is و there are در انگلیسی

آموزش جملات شرطی نوع دوم در انگلیسی